کد مطلب:59780 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:166
آن كنیز، حامله شد و سپس پسری از او متولّد شد و آن دو نفر در مورد آن پسر نزاع كردند و هریك از آنان می گفت من پدر او هستم و او پسر من است ، به حضور علی (علیه السلام) آمده و از آن حضرت خواستند تا داوری كند. علی (علیه السلام) آن پسر را بین آن دو نفر قرعه زد، قرعه به نام یكی از آنان افتاد و علی (علیه السلام) آن پسر را به او واگذار كرد و او را الزام كرد كه نصف قیمت آن پسربچه را اگر برده است به شریك خود بپردازد و فرمود: «اگر می دانستم شما از روی آگاهی دست به این كار زدید (و آمیزش حرام را انجام دادید) در مجازات شما، سختگیری بیشتر می نمودم». خبر این داستان به پیامبر (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) رسید، پیامبر (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) صحّت داوری علی (علیه السلام) را امضا كرد و همین داوری را در اسلام مقرّر كرد و سپس فرمود: «اَلْحَمْدُ للّهِِ الَّذی جَعَلَ مِنّا اَهْلَ الْبَیْتِ مَنْ یَقْضِی عَلی سُنَنِ داوُدَ (علیه السلام) وَسَبِیلِهِ فِی الْقَضاءِ». «حمد و سپاس خداوندی را كه در میان ما خاندان نبوّت ، كسی را قرار داد كه طبق سنّت و روش حضرت داوود (علیه السلام) قضاوت می كند». یعنی قضاوت او بر اساس الهام الهی است كه همسان وحی است و داوری علی (علیه السلام) همانند آن است كه دستور صریح از طرف خدا آمده باشد.
وقتی علی (علیه السلام) به یمن رفت و در آنجا استقرار یافت و به حكومت و داوری از جانب رسول خدا (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) پرداخت ، دو مرد برای داوری نزد آن حضرت آمدند، آنان با شركت هم كنیزكی را خریده بودند و به طور مساوی هركدام مالك نیمی از او بودند، آنان بر اثر جهل به احكام ، هردو در «طُهر واحد» (فاصله بین دو خون حیض) با او آمیزش كردند، به خیال اینكه این كار جایز است و این ناآگاهی به مسایل از آن جهت بود كه آنان تازه مسلمان بودند و اطّلاعاتشان به احكام دین ، اندك بود.